ساز و کارهای نقل و انتقال قدرت در یک جامعه و فرهنگ آنقدر مهم بوده و هستند که سبب شده از مشغولیتهای جدی مطالعات فرهنگی باشند.
مطالعه کنندگان فرهنگی تقریباً به تمام زوایای جغرافیای زندگی مردم سرک میکشند و بسته به زاویهی دید، تحلیلهای بدیع و نوآورانه و در عین حال انتزاعی خلق میکنند.
قدرت و سرچشمهها و مقاصد آن در تمام جوامع بایستهی توجه و بررسی است. #آنتونیو_گرامشی که از معدود مارکسیستهای خوشفکر و آبرومند قرن بیستم بود آنگاه که مشغول کندوکاو در دینامیک انتقال نیروهای اجتماعی بود به جعل اصطلاحی خطر کرد که هنوز هم راهگشاست.
گرامشی هنگامی که از ” وضعیت هژمونیک” سخن میگوید سعی دارد تا تمام نابرابریها و سلطه جوییها و فرادستی و فرودستیهای جامعهی مدرن را آسیب شناسی کند و نشان دهد که منطق نیروها و روابط اجتماعی تا چه حدی میتواند ناعادلانه و قدرت محور باشد.
🔻سکس هژمونیک و هژمونی سکس
صورت بندی گرامشی البته گسترده و فراگیر بود و تمام حوزههای زیست و روابط انسانی را دربر میگرفت اما نوشتهی” ایرانیان و غریزهی اصلی” سعی دارد تا رفتار هژمونیک صاحبان قدرت علمی و هنری یک جامعه را از سمتی بررسی کند که گویا سوگیری و هدف گذاری قدرت، تعیین کنندگی، پذیرش کاریزماتیک و اتوریتی درمانگری در ایران امروز فقط و فقط به سمت ارضای تفریحات اربعه و لذائذِ اسافِل اعضاء نشانه رفته است!
ما در مورد وضعیت نرمال یا حتی نزدیک به نرمال حرف نمیزنیم بلکه داریم در مورد جامعهای فریاد میزنیم که هنرمندش سالهاست هرچه کار کرده و اعتبار کسب کرده را شبها زیر لحاف به زور در قمار سکس با قربانیانش سودا میکند و آب هم از آب تکان نمیخورد!
نوشتهی من در مورد وضعیت کلی سکس و پورن در این جامعه نبود که اگر میبود شاید و باید سمت و جهت دیگر ماجرا را هم دید و در آن صورت مساله را تماماً انسانی میدانم نه زنانه یا مردانه.
دغدغه ساده است؛ نخبگان و طبقهی اِلیت این مملکت در هر قشری که هستند از قدرت و اعتبار حرفهایشان در جهتی استفاده میکنند که به قول شاملوی شاعر، محور رودههاست و مایهی تاسف و شرمساری همین است که سرمایههای انسانی این مملکت به چنین ابتذالی درافتادهاند.
و صدالبته که این هم پردهی دیگری از سرمایهسوزی و خودزنی جمعی ایران امروز است.
چرا در جامعهی امروز ما چنین سکس و سلطه و هژمونی متناظر شدهاند؟
چرا مقبولیت اجتماعی و فردی و احساس جسمی و روانیِ قدرت چنین در دامان غریزهی جنسی غلطیده؟
چرا استاد دانشگاه و پزشک و هنرمند و سلبریتی ما از سایر مظاهر سلطه به سمت هژمونی جنسی گرایش پیدا کردهاند؟
🔻فورمت و واقعیت
برچسب سکسیسم در روزگار ما از آن سلاحهایی است که تقریباً همه جا جدال را یکسره میکند.
آنچه در قسمتی از واقعیت انسانی ما رخ میدهد شبیه همین سناریویی است که ذکر شد و فقط برای حفظ رازداری تغییراتی ناگزیر بود.
نوشتهی من پیرامون کلیت بحران روابط انسانی در این مملکت نبود بلکه ناظر به ناحیهای از آن است که منابع قدرت این فرهنگ در حال حراج داشتههایشان در مسیر لذت تماماً جنسی و افسارگسیخته و سادومازوخیستی هستند و تا اطلاع ثانوی فورمت سیاهکاریشان تقریباً همین است که گفته آمد.