صرفاً به “بهانه”ی پروندهی خشونت علیه زنان
♦️مرد جوان که شغل خاصی با ظاهری ویژه دارد سالهاست که احساس ملال دارد و هیچگاه به گفتهی خودش رها و آزاد نبوده است! مدتی دارو خورده اما اثری نداشته ولی یک دورهی درمان شناختی را حدودی موثر به یاد میآورد ولی قطعش کرده چون مطابق آموزه های مذهبیاش نبوده.
مرد جوان خودش را عمیقاً گناهکار میداند و ریشههای گناهش را به تعالیم و تواریخ دینی میرساند و از گناه باستانی میگوید.
▪️#آلبرت_بندورای روانشناس قدر مطلق خشونت را در فضای عمومی و بین فردی ثابت میدانست و فرض میکرد که صُور مختلف خشونت در حال تبدّل به یکدیگرند.
او حتی در جایی به فرمول این جابجایی هم اشارتی کرده بود آنجا که انقلابها را نقطهای میدانست که اجازه برونریزی خشونت را به آحاد خشمگینی میدهد که حس سرخوردگی و تحقیر دارند.
بندورا ریشهها و مخفیگاههای خشونت را شناسایی کرد و به دقت نشان داد که جریانی مرموز و مخفی در زیر پوست جامعه و فرد و خانواده هست که حامل قدر مطلقی ثابت از خشم و نفرت است و فقط مختصات جغرافیایی و نحوهی بُروزش عوض میشود وگرنه آش همان آش است ولی کاسه تغییر میکند!
بندورا سه محمل فرد، خانواده و اجتماع را واجد عناصر ثابتی از تعالیم، ارزشها و معیارهای خشونت آفرین می.دانست ولی روی خانواده به
عنوان حدواسط فرد و جامعه تاکید و تمرکز بیشتری داشت.
اما کسی که مُشت خشونت پنهان و به ظاهر قانونی را باز کرد #نوربرت_الیاس آلمانی بود.
♦️ دختر جوان تنها آمده و بی وقفه اشک میریزد. دفعات قبل با والدین پیرش میآمد و تقریباً ماهانه و مرتب.
اخیراً در دانشگاه با پسری آشنا شده که معقول و مرتب است و بینهایت دوستش دارد و نهایتاً دختر راضی به ازدواج شده. از وقتی که حرف ازدواج دختر در خانه مطرح شده حال مادر و پدرش بدتر شده و انگار زمینگیر شدهاند.
پیرزن و پیرمرد احساس غربت و تنهایی میکنند و مادر آشکارا گفته که از دخترش راضی نیست و دعایش هم دیگر نخواهد کرد چون قرار نبوده آنها را تنها بگذارد.
▪️ #نوربرت_الیاس در مسیر پروژهی فکریش که همانا تمرکز روی فرآیندهای تشکیل و تثبیت جامعه و زایش تمدن بود به جایی رسید که دریافت همهی آنچه ساختارهای یک نظریهی تمدنی را تشکیل میدهد لزوماً انسانی و مدارامند نیست. الیاس متوجه رسوخ باورها و ارزشها و نظام گفتمانی خشونت بار به اسم و رسم و ظاهر موجه در درون اِلِمانهای تمدنی و مدنی جوامع شد. به عبارت دیگر انسان برای اعمال خشونت همیشه لازم نیست ساز وکارهای عیان و غیرقانونی را انتخاب کند بلکه میتواند با ساختن نظام اخلاقی و دینی و گفتمانی واجد نابرابری حقوقی و تولید کنندهی حس گناه و فشار عاطفی و احساسی به ظاهر منطقی و مجاز سبب انتقال خشونت و بی رحمی به دیگری شود.
الیاس خیلی از مناسک مذهبی و چارچوبهای ارزشی و اخلاقی قومی و عشیرهای را در ذات خود خشن میدانست چون باعث و بانی خرق حس فشار و عذاب وجدان و گناه و ظلم کاذب میشود.
♦️پسر در گوشهای کز کرده و دارد در صندلی فرو میرود.
دختر در صندلی روبرو بر لبه نشسته و با صدای بلند و چشمهای از حدقه بیرون زده مشغول عتاب پسر است!
جلسهی سوم است که نزد من میآیند. رابطهای یک.ساله داشتهاند که از اول چارچوبی امروزین و بدون آینده داشته و بنا بر گفتهی دختر مورد قبولش هم بوده اما حالا که پسر قصد دارد از رابطه خارج شود و مهاجرت کند دختر زیر قول و قرار زده و خشمگین است از اینکه بازیچه و عروسک بوده.
و پسر متهم است به هوسبازی و کثیف بودن و لکهدار کردن عفت!
اینروزها دیگر کسی آدرس انواع عریان و خونین و پر سر و صدای خشونت را گم نمیکند چرا که به یمن آموزش و اطلاعرسانی از طرق مختلف تقریبا شهروندانِ باسواد از نحوهی بروز و ایجاد و تداوم تابلوی آشکار خشم و پرخاش و سوء استفاده مطلع و هشیارند.
در روزگار معاصر ما به نظر میرسد لازم است توجهات به سوی جنبههای مخفی و به ظاهر قانونی و رسمی و اخلاقی اعمال خشونت گردش کند که در قالب روابط بینفردی ساده، روابط والد فرزندی و حتی در ارتباط نهادهای رسمی با کارکنان و کارمندانشان انجام میشود.
این آتش بدون دود و این جنگ بدون خونریزی از صبح تا شبِ این فرهنگ و جامعه را قبضه کرده و بدون اینکه حساسیت زیادی جلب کند دارد کار خودش را پیش میبرد.
یک رواندرمانگر از در تک تک ساعات اشتغال حرفهایش با تظاهرات خشونت ظاهرالصلاح در تقابل و چالش است و چه چالش حساس و خطیری است وقتی قرار است که ما با ارزشها و گزارههای مذهبی و عواطف و احساسات ظاهراً مشروع و فرهنگی چانه بزنیم.
🔹زنی که به هیچ وجه از شوهرش راضی نمیشود و هرگز او را تایید نمیکند اگرچه شوهر تلاش و فعالیت میکند ولی زن همیشه انتقادکننده است.
🔹پدری که فرزندش باید همانگونه که او میخواهد درس بخواند و کار کند و زندگی اگر او مقاومت کند نفرینش میکند.
🔹مادری که شکست مالی پسرش را ناشی از ضعف ایمان او میداند و پسر حالا با احساس شکست مالی و احساس گناه همزمان درگیر است.
🔹مردی که بیماری لاعلاجی داشته و موقع ازدواج کتمان کرده و حالا زن را که میخواهد برود رفیق نیمه راه و خائن میشمارد.