در هیاهوی رقابت انتخاباتی غیبت و ظهور برخی عناصر نمادین در تبلیغات و مناظرههای انتخاباتی جالب توجه شده.
انتخابات فرآیندی نمادین دارد و گذشته از بار و جایگاه سیاسی آن، محل تبیین و تکوین تحولات اجتماعی و فرهنگی هم هست.
دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا هرکدام بسته به اهمیت و تاثیر گذاریشان بر هندسهی جامعه، بهانه و بستر تحول نمادین مفاهیمی شدهاند که تا پیش از این تنظیمات و پیش فرضهای کلیشهای و جاافتادهای داشتند.
معنای سکولاریسم شاید دقیق و پیچیده و تاریخی باشد اما با تساهل میشود آن را جایابی عرفی و عقلی برای دین در فرایند ادارهی اجتماع معنا کرد. در تعاریف رادیکال سکولاریزاسیون را عقب نشینی دین به نفع خرد جمعی هم منظور شده اما در تعریف مصطلح و رایج و اخیر میشود پدیدههای سکولار را حتی نوعی دیناندیشی اخلاقی و به نفع تمامیت نهاد دین هم نگریست.
در غوغای انتخابات ریاستجمهوری امسال در کنار پرخاش و تنش و حملههای لفظی میتوان شاهد تغییری اساسی و سمبلیک هم باشیم.
تقریباً هیچ حرف جدی و پراتیکی از نقش پررنگ و برجستهی دین و نهادهای دینی در سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی شنیده نمیشود. این غیبت دین بسیار نمادین است تا جایی که به چشم برخی از فعالان فضای مجازی هم آمده. و گروهی له و گروهی علیه آن موضع گیری هم کردهاند.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری احتمالا به این نتیجه رسیدهاند که با ابزار خرد خود بنیاد نقدپذیر میشود خیلی از امورات و شئون جامعه را اداره کرد و نیازی به باز کردن میدان برای روشهای دینی و مبتنی بر شریعت نیست.
فعلاً قصد ندارم که کیفیت برنامههای نامزدها برای پست حساس اجرایی مملکت چگونه است اما این کمرنگ شدن آموزههای مذهبی و شرعی در نسخههای پیچیده شده برای گذران زندگی و زمانهی مردم نوعی سکولاریزاسیون نیندیشیده است که برای آن لزوماً زمینهی فکری و تئوریک فعلاً نداریم اما دارد اتفاق میفتد و برخلاف تمام روندها و کلیشهها و شعارهای گذشتهی نظم مستقر است.
در انتخابات شوراها هم اتفاقات مهمی در حال رخدادند. حضور زنان در ادامهی روندی که از چند سال قبل شروع و تشدید شده، امسال هم چشمگیر است. تقریباً در هیچ شهر و آبادی مملکت نیست که زنان در مجال انتخابات شورا حاضر نباشند.
اما پدیدهی انتخاباتی این دوره نمایش زنانگی است به شکلی که از جنس جذابیتهای هیستریک و فیزیکی اعضاء و جوارح و عارض هموطنان زن است و در این راه گویا مسابقهای هم راه افتاده تا هرچه دلبرتر و دلرباتر، بهتر!
فارغ از پرداختهای مبتذل و اروتیک به این پدیدهی معاصر که در فضای شبکههای اجتماعی خود را تا سرحدات تمسخر و هرزه درایی هم میکشاند، نمایش عناصر فیزیکی زنانه تا این حد نوعی تحول نمادین و مهم را یادآوری میکند.
روایت رسمی از دههها قبل علاوه بر نکوهش و تحدید حضور اجتماعی زنان به سرکوب تمام عیار جسمیت زنانه هم پرداخت و با آموزههای عمدتا دینی و مردسالارانه، سعی و تلاش میکرد تا زنانگی مجسم نشود، اما کارناوال فعلی زیبارویان که بر در و دیوار شهرها خودنمایی میکند مهر ابطال بر این روندهای قدیمی زده است.
این را هم میشود نوعی سکولاریسم زنانهی ابتدایی دانست که در اوایل راه تشکیل و تکوین خودش به سر میبرد و از همین رو سطح نازلی هم به سمت و سوی خط چشم و خال ابرو پیدا کرده اما میتواند شروع یک راه و مسیر جدید برای زنان این مملکت باشد.