قد و معرفی رمان اسفار کاتبان
دو جوان دانشجو از دو دین متفاوت به بهانهی تحقیق مشترکی پیرامون نقش قدیسان در کنار هم قرار میگیرند. دختر یهودی و پسر مسلمان روایت اصلی رمان را شروع میکنند ولی با قتل فجیع دختر پای تعصبات دینی اجدادش پسر دلشکسته، روایت عشق و مرگ معشوق را به حکایت قدیمی زندگی قدیسی پیوند میزند و ” اقلیما” را جاودانه میکند.
#اسفار_کاتبان یک عاشقانهی ویژه است و اولین قسمت از تریلوژی #ابوتراب_خسروی است.
فرم و محتوی رمان بسیار پخته و پیچیده است. بازیهای زبانی و تعویض راوی و روایت بسیار ماهرانه انجام میشود تا جایی که شش سال صرف نوشتنش شده.
اسفار ادای دین نویسنده است به زبان فارسی. طوری که ابوتراب خودش گفته قصدش این بوده که قدرت کلمه را نشان دهد و الحق هم این کار را به درستی انجام داده آن جا که معشوقی باستانی از کلمه بار بر میدارد. کلمه در زهدان زنی حامل عشقی اساطیری میشود.
یکی از تکان دهنده ترین صحنههای رمان مجلس قتل اقلیما دختر یهودی است که بسیار خشن و حسرت آفرین است. تلخی این مرگ البته در فصولی که زبان رمان به سمت داستان خواجهی کاشف الاسرار و شاه منصور میرود جبران میشود. نویسنده شعری منثور را سروده گویا که آهنگی ذاتی و برخاسته از قدرت زبان مادری دارد.
زنجیرهی زبانی و تاریخی عشق را در سراسر رمان دست به دست میکند. معشوقهها از ازل تا ابد ردیف شدهاند از آذر و رفعت ماه و زلفا و رقاصهی گیسو بند تا اقلیمای جوان، رمان دامان زنانهی عشق را رها نمیکند.
رمان آنقدر در فرم جذاب است که انتخاب قسمتی از آن برای نمونه بس دشوار است.
خواجه رو به مجلسيان میگويد: « شما پارههای تن معشوق ما را مسح میكنيد و گرمای او را لمس مینماييد. اينك دستهای شما به خون معشوق ما آلوده است. به دستهايتان بنگريد، اجزای تن معشوق ما در دستهای خون آلود شماست. اينك ما به شما میگوييم كه اين گوشت و خون گرمی كه در دستهای شماست، صورتی ديگر از خاك است كه بر گونههای شما میتابد. تن آن زن از جنس ستاره و ماه است و همهی اين آيات حضرت حق است كه قادر است، حضرت حق كه ما به نام همو، معشوق خود بلقيس را میخوانيم كه مثل غبار از دستهای شما برمیخيزد و همانی خواهد شد كه بود معشوق خاكی ما نشسته بر اين تخت مرصع.
2 Comments
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به
کارتون ادامه بدین
وای خیلی خوبه ساییتون